ساده نویسی

نوشته هائی در باره ساده نویسی

ساده نویسی

نوشته هائی در باره ساده نویسی

اندر حکایت ساده نویسی

علی رضا پنجه ای

سایت پیاده رو *_ هرگونه اظهار نظر پیرامون ساده نویسی می تواند ما را با طرح دو پرسش تاویلی مواجه کند:

الف: ساده نویسی هنر است؟

ب: بغرنج نویسی هنر است؟

گزینه های الف وب هریک نقشتز و آنتی تز را بازی می کنند و ما در یک چالش دانش وری می توانیم به چنینسنتزی دست یازیم یا لااقل آن را به عنوان یک گزینه ی پاسخ مند مطرح سازیم،: هنر، هنر است.

در واقع ساده نویسی زمانی می تواند هنر باشد که سهل انگارانه هنر را در سطح فهم موسع تمام طیف های جامعه نزول ندهد؛ لااقل به این گزاره ی آشنا قایل باشد که:" قدر زر زرگر شنا سد، قدر گوهر گوهری". و البته اگر چه در دسترس بودن زر موسع است؛ اما اندازه و عیارش در دست زرگر بوده و ماهیتی ظاهری نسبت به گوهر(جوهر) دارد ،- که از ذات، درون و سرشت ِ هنر دلالت می­کند- والبته گوهر (جوهر) شناسمقام آن داند و بس. بنابراین هر چند هر چیز زرگون مورد استفاده ی عامه قرار می گیرد اما میزان، چه­گونه­گی ماهیت ، عیار اصیل یا بدل بودن و ارزش آن با زرگر یا زرشناس است؛ فهم عوام را می توان فقط به ظاهر زر و نه اصالتش دلالت داد. شما می توانید زر را نوشته ای ساده به­انگارید که همه را توان نوشتن آن هست اما عیار سنجی اش بر عهده ی زرگر یا کارشناس است ، زر نیز کالایی ست که البته در دسترس همه­گان نیست، اما دارا بودن آن نیز هر کس را به عیاری ، و مرتبت و قدر و اندازه اش به سنجه­ی زرگر قابل ارزش گذاری ست.

گوهر نیز کم­یاب و از چنین ماهیتی برخوردار است، این سنگ گران بها که معطوف به جوهره و ذات است به اهل فهم و به نوعی در انحصار خواص و البته گوهر و گوهرشناس است که بسیار کمتر از زرشناس هست. همین ضرب المثل فارسی فاصله گذاری می کند بین زر (کالای گران اما به لحاظ دسترسی موسع تر) و گوهر (کالای نخبه در دسترس نخبگان) که از لحاظ کمیِّت در حداقل هست . حالا با این پیش فرض می توانیم بگوییم تولید زر و یا تولید گوهر کدام یک بهتر است؟ هرچند که در ماهیت بین آن ها توفیر صورت و سیرت بتوان قایل شد اما، هریک جای­گاه خود دارند و البته منزلت و مقام خود. چنان­که اگر در کار تاویل زر باشی باید مخاطبت زرشناس باشد و مصرف کننده ات زر دوست ، و اگر مخاطبت گوهر شناس باشد برای داوری و ارزش گذاری گوهر طلب، باید در همان ردیف به چالش آن بنشینی. صورت یا سیرت؟

تو باید به اصل ذات و میزان خالصی و ناخالصی همان گزاره و ردیف بپردازی و از مداخلت هر یک در دیگری ممانعت کنی، هنر زرگری با همان هنر، قابلیت ارزیابی دارد و هنرِ گوهری با همان گوهر. شما در زر می توانید از گوهر هم بهره ببری ؛ و وزین(ارزش مند) ترش گردانی، خلاقیت تو در نقوش و قالبی ست که برای آن ماده طراحی خواهی کرد، بنابراین باید در ساده نویسی و بغرنج نویسی در هر دو هنر و بوطیقا(فن) دستمایه ات باشد؛ وگرنه ول معطلی! بنابراین نه در ساده نویسی و نه در غامض نویسی نباید ساده نویس سهل انگار و یا پیچیده نویس سهل انگار باشی؛ حالا برخی با چیدمان ساده ترین کلمات شما را به گوهر نایابی می زیبند و می آرایند که از هر زاویه و هر نور و هر زمان زیبایی حیرت انگیزی در آن کشف می کنید و مگر ذات هنر بیان زیبایی نیست؟*1 پس هنر هنر است چه ساده ، چه بغرنج.

و به یاد داشته باشیم که:"در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود/ که­این شاهد بازاری وان پرده نشین باشد."*

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد