یزدان منصوریان عضو هیات علمی دانشگاه تربیت معلم تهران |
یکی از
چالشها و مشکلات فرایند سواد آموزی، پدیدهای به عنوان خطر «بازگشت به بیسوادی»
است. به این معنا که مدتی پس از ارایه آموزشهای سوادآموزی، به دلیل توقف این
آموزشها و عدم مطالعه مستمر، عملاً فرد نوسواد مهارتهایی را که آموخته است به
فراموشی میسپارد._
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، یزدان منصوریان، عضو هیات علمی دانشگاه
تربیت معلم تهران: یکی از چالشها و مشکلات فرایند سواد آموزی، پدیدهای به عنوان
خطر «بازگشت به بیسوادی» است. به این معنا که مدتی پس از ارایه آموزشهای سواد
آموزی، به دلیل توقف این آموزشها و عدم مطالعه مستمر، عملاً فرد نوسواد مهارتهایی
را که آموخته است به فراموشی میسپارد. دلایل متعددی برای بروز این پدیده وجود
دارد؛ که یکی از آنها عدم دسترسی نوسوادان به منابع مناسب برای مطالعه
است.
مناسب بودن منابع برای نوسوادان سه جنبه محتوایی، ساختاری و زبانی
دارد. در واقع، معمولاً آثاری که با زبان و ساختاری ساده و با محتوایی متناسب با
نیازهای فردی و اجتماعی نوسوادان نوشته شده باشند، مورد استقبال آنان قرار میگیرد.
برای پیشگیری از بروز بازگشت به بیسوادی، گروههای مختلفی که در زمینه سواد آموزی
فعالیت میکنند، میتوانند به«بازنویسی» و «ساده نویسی» منابع مفید اقدام کنند. این
بازنویسی با هدف سادهسازی متن و در عین حال با هدف حفظ محتوای آن آثار انجام
میشود. در میان مراکز مختلف، کتابخانههای عمومی و کتابخانههای روستایی از جمله
نهادهایی هستند که میتوانند در این زمینه فعالیت کنند.
در آموزش رسمی
کتابداری و اطلاع رسانی نیز درسی با عنوان «مواد و خدمات کتابخانهها برای
بزرگسالان نوسواد» پیشبینی شده است که محتوای این درس میتواند برای کتابدارانی که
قصد چنین فعالیتهایی را دارند مفید باشد. در فرایند سادهنویسی آثار و منابع
کتابخانهای توجه به دو اصل اساسی اهمیت دارد. اصل نخست، مربوط به انتخاب منابع
مناسب و اصل دوم مرتبط با اصول سادهنویسی است. در انتخاب این آثار باید پیوندی بین
آثار برگزیده و نیازهای فردی و اجتماعی نوسوادان وجود داشته باشد. وجود چنین پیوندی
نشان دهنده سودمندی مطالعه برای نوسوادان است و آنان را به مطالعه این آثار ترغیب
خواهد کرد.
در مورد اصول سادهنویسی نیز میتوان به نکات زیر توجه داشت:
1. جملات طولانی را باید به جملههای کوتاه تبدیل و با استفاده از کلمههای
ربطی پیوند لازم را میان آنها برقرار کرد. به این ترتیب یک جمله طولانی به 2 یا 3
جمله کوتاه تبدیل خواهد شد.
2. لازم است تمام کلماتی که به نوعی دور از
دایره لغات معمول و مرسوم هستند، شناسایی و آنها را با کلمههای آشنا و مانوس
جایگزین کنیم. برای این منظور کافی است شناختی از واژگان هسته و غیر هسته در زبان
داشته باشیم. واژگان هسته کلماتی هستند که بیشترین کاربرد را در زبان روزمره دارند
و برای اهل آن زبان کاملاً آشنا و شناخته شدهاند و نیازی به توصیف و تشریح آنها
نیست. این واژگان مبنای ساخت کلمات ترکیبی قرار میگیرند.
در مقابل واژگان
غیرهسته قرار دارند که معنای آنها در ورای مفهوم یا پدیدهای نهفته است و درک
آنها نیاز به داشتن اطلاعات خاصی دارد. این اطلاعات ممکن است ریشههای فرهنگی یا
اجتماعی داشته باشند از این رو ممکن است برخی از واژگان غیر هسته برای گروهی از اهل
زبان ناآشنا باشد. نکته دیگر آنکه در توصیف واژگان غیر هسته همواره نیازمند واژگان
هسته هستیم.
3. سادهنویسی به نحو اجتناب ناپذیری با خلاصه سازی همراه است.
اما این خلاصه سازی نباید مفهوم متن اصلی را دچار آسیب و نارسایی کند. بنابراین اگر
در حین سادهنویسی در مواردی نیاز به خلاصه کردن مطلبی باشد، باید دقت کنیم معنا و
مفهوم متن در فرایند بازنویسی آن حفظ شود.
4. برای تمام واژگان تخصصی باید
تعاریف موجز و دقیقی ارایه شود. چنانچه امکان ارایه این تعاریف در داخل متن میسر
نباشد، باید تعاریف به صورت پانویس اضافه شود.
5. همه آثار و منابع به یک
اندازه امکان سادهنویسی ندارند. بنابراین بسته به موضوع و محتوای آثار ناچاریم
درجهای از سادهنویسی را در کار خود لحاظ کنیم. به بیان دیگر، نمیتوان همه منابع
را به یک اندازه ساده کرد. مثلاً متون تخصصی و دانشگاهی پر از کلمههای فنی هستند
که امکان بازنویسی همه آنها به زبان ساده وجود ندارد. درک معنای برخی مفاهیم بیش
از آنکه به مهارت خواندن نیاز داشته باشد، مستلزم دانش موضوعی و زمینهای
است.
6. در بازنویسی منابع باید به شکل ظاهری و قالب ارایه مطالب نیز توجه
شود. مثلاً، وجود حجم فشردهای از متون طولانی با قلم ریز، با نوعی بازدارندگی
همراه است و ممکن است خواننده را از ادامه خواندن متن دلسرد کند. از این رو بهتر
است در هر صفحه حجم کمتری از مطالب با فونت و فاصله بیشتر ارایه شود. گاهی استفاده
از تصاویر میتواند در انتقال مفاهیم کمک کند. البته استفاده از تصویر نه فقط برای
بزرگسالان نوسواد بلکه برای کودکان و سایر افراد مفید خواهد بود.
در مجموع
چنانچه اقداماتی برای سادهنویسی آثار و منابع موجود صورت گیرد و امکان دسترسی
بیشتر نوسوادان به این منابع فراهم شود، به نحو موثری از بروز پدیده «بازگشت به
بیسوادی» جلوگیری خواهد شد. ضمن آنکه چنین اقدامی گامی موثر در توسعه فرهنگ
مطالعه به شمار میآید