آنچه در جلسه اول مطرح می شود طرح کلیات، آشنایی با بچه ها و دادن یکی دو تمرین است برای دست گرمی بچه ها. که از جلسه دوم، هم دست مایه ای برای نقد داشته باشیم و هم مثالهایی عینی از مباحث در میان تمرین بچه ها.
اما تیتر مباحثی که در جلسه اول مطرح خواهد شد:
- چرا نویسندگی؟ اگر حرف برای گفتن نداریم، همان دفتر خاطرات شخصی بس است و لزومی هم ندارد فن را یاد بگیریم./ فن را کسی یاد می گیرد که می خواهد دنبال اثر گداری باشد(مساله مخاطب محوری)
- نویسندگی (حداقل در این کارگاه) یعنی چه؟ کلید هایی کلی که در انواع گونه های متنی (شامل مقاله، یادداشت، داستان، فیلمنامه، طنز، خبر، گزارش، مصاحبه و ...) و حتی شعر و خطابه می تواند به کار آید./ فرق انشاء و نویسندگی در همین تنوع قالبها و به قول سینمایی ها ژانرهاست. در این کلاس هر کس ممکن است در یک قالب خاص رشد کند (و استاد ما هم باشد). گستردگی نکات این دوره هم به همین درد می خورد.
- شرایط نویسندگی / که آن قدری که به عقل ناقص ما رسیده شامل این چیزهاست:
الف) استعداد: مهم است اما نه به اندازه تلاش/ ممکن است بدون اینکه بدانید در شاخه ای خاص از نویسندگی مستعد باشید؛ پس باید استعداد را در عمل و با بیل زدن و کارگِل و عرق ریختن روی متن آزمود.
ب) علاقه: احساس نیاز تنها کافی نیست./ باید عطش زیاد فهمیدن و فهماندن داشته باشیم، باید شبها خواب نوشته مان را ببینیم./ کسی که بی علاقه کاری را دنبال کند، وقتی کارش دیده نشود یا مورد تقدیر قرار نگیرد یا به هر دلیلی کارش را کنار بگذارند، احساس خسران می کند.
ج) تلاش: باید باورمان شود چیزی نمی دانیم. راههایی برای تلاش کردن در این عرصه!:1- زیاد دیدن و شنیدن و زیاد زندگی کردن! 2- زیاد خواندن: معرفی کتابهای خوب نثر و نظم/ مصاحبه و گفت و گوهای خوب (داخلی و خارجی) را بخوانید. 3- زیاد نوشتن: پرهیز از وسواس ننوشتن یا منتظر مطلب عالی شدن/ موقع نوشتن متن را ویرایش نکنید. 4- زیاد نقد شدن و اصلاح کردن: پرهیز از وسواس خط نزدن و خودشیفتگی/ شیفته کلمات خود نباشید، بدهید چند نفر متن شما را بخوانند.
د) حرف داشتن: حرف داشتن در حد درد و سوز داشتن (علاقه به آرمان ها و قدرتمندی دردها، خودش از بزرگترین علایق و محرک ها هم هست)/ اگر بیش از مخاطب نمی دانیم و نمی فهمیم، حق نداریم ذهنش را اشغال کنیم./ مطالعه در شاخه های غیر ادبیات (تاریخ، دین، جامعه،بحث های روز و ...)/ تجربه (سیر آفاق و پختگی تاریخی)/ تفکر و خودسازی (سیر انفس/ محال است هنر انعکاس روح هنرمند نباشد و قضاوتهای او را منعکس نکند، پس به جای داشتن توهم بی طرفی باید جهت گیری هنرمند درست شود، دوربین چشمت را باید جای درستی بکاری)
و خلاصه این بند آخر اینکه برای حرف داشتن باید این کارها را کرد: مطالعه/ تجربه/تفکر/ خودسازی